متن کتاب شهید اول

کتاب الوصایا وفیه فصول ، الأول : الوصیة تملیک عین أو منفعة أو تسلط على تصرف بعد الوفاة . (تعریف وصیت)

وإیجابها أوصیت ، أو افعلوا کذا بعد وفاتی ، أو لفلان بعد وفاتی .

 والقبول الرضا ، تأخر أو قارن ، ما لم یرد فإن رد فی حیاة الموصی جاز القبول بعد وفاته ، وإن رد بعد الوفاة قبل القبول بطلت وإن قبض ، وإن رد بعد القبول لم تبطل وإن لم یقبض.

 

تعریف وصیّت در اصطلاح

تعریف وصیّت در اصطلاح عبارت است از تملیک عین یا منفعت یا مسلط کردن بر تصرف بعد از فوت است.


بیان نکات ؛


نکته یک


وقتی به تعریفی که شهید اول از وصیت ارائه میده دقت می کنیم می بینیم که وصیت بر دو نوع است،


1 .  وصیت تملیکی ( الوصیة تملیک عین أو منفعة بعد الوفاه )


 2.  وصیت عهدی که این عبارت اشاره به همین قسم از وصیت داره (تسلط على تصرف بعد الوفاة.)


ولی تعریف وصیت تملیکی چیه ؟


 ماده 826 قانون مدنی به این تعریف اختصاص داده شده که من از متن قانون برای شما میخونم !


وصیت تملیکی عبارت است از این که کسی عین یا منفعتی را از مال خود برای زمان بعد از فوتش به دیگری مجانی تملیک کند.با این نوع وصیت،شخص می‌تواند تا حدودی تکلیف اموال خود را معین کند مانند صرف آن در امور خیریه.


در واقع در وصیت تملیکی، شخص بخشی از اموال خود را پس از مرگ به فرد یا افرادی تملیک می‌کند که این فرد یا افراد می‌توانند فردی از خانواده یا هر فرد دیگری باشد.


 


حال به سراغ وصیت عهدی می رویم ، وصیت عهدی


وصیت عهدی عبارت است؛ شخصی یک یا چند نفر را برای انجام امر یا اموری یا تصرفات دیگری مأمور کند. مثل این که شخصی را وصی کند تا بعد از مرگش، بدهی‌های او را پرداخت کند.


یا مثلا  فرد یا افرادی را برای اداره بخشی از اموال خود و نیز سرپرستی فرزندانش پس از مرگ تعیین می‌کند و مسئولیت را به آنها می‌سپارد که در اصطلاح به این شخص وصی می گویند.


 


نکته دو


 ، طبق تعریفی که شهید اول از وصیت ارائه دادند ما می تونیم به راحتی ارکان وصیت رو بیان کنیم.


ارکان وصیت تملیکی


در وصیت تملیکی، شخصی که وصیت می‌کند «موصی» و کسی که به نفع او وصیت تملیکی شده «موصی‌له» و مورد وصیت را «موصی به» می‌گویند.


ارکان وصیت عهدی ، موصی و وصی ( کسی که برای او وصیت شده ) که اصطلاحا بهش میگن وصی یا موصی الیه.


حالا که ارکان وصیت رو بیان کردیم الان توضیح مختصری درباره هر یک از ارکان وصیت خدمت شما بیان می کنم


 


1 موصی:


در لغت به معنی وصیّت کننده یا سفارش کننده است . و در اصطلاح به کسی گفته می شود که اقدام به وصیّت تملیکی یا عهدی کند.


و (شرایط موصی ) در موصی داشتن اهلیت که شامل بلوغ، عقل، اختیار، رشد، افلاس و ورشکستگی و مستی و بیهوشی است، شرط شده است. و این مطالبی که گفته شد راجع به اهلیت موصی در همه اقسام وصایا می باشد.


 


۲موصی له:


کسی است که به وسیله وصیّت تملیکی مالی به او واگذار می شود .


در شرایط موصی له دو شرط وجود دارد که«موصی له» باید واجد این دو شرط باشد تا وصیّت صحیح و نافذ باشد؛ یکی: موجود بودن در هنگام وصیّت، دوم: اهلیت تملک داشتن.


بنابراین، موصی له باید اولاً «موجود باشد». لذا وصیّت بر معدوم باطل است، چنانکه اگر کسی مالی را برای دیگری وصیّت کند و بعد معلوم شود که «موصی له» در حین وصیّت مرده بود، وصیّت باطل خواهد بود.


ثانیاً «اهلیت تملیک داشته باشد». این شرط در کتب فقهی آمده و با این شرط، بخشی از وصایا باطل اعلام شده است؛ مانند وصیّت برای عبد، کافر، مرتد و امثال این ها .


 


۳ موصی به:


عبارت از مالی است که مورد وصیّت قرار می گیرد و آن ممکن است عین باشد یا منفعت و یا حق، کلی باشد یا شخصی، معلوم باشد یا مجهول و مبهم، مفروز باشد یا مشاع و امثال اینها.


و در موصی به شرط شده است که الف مالکیت داشته باشد، ب منفعت عقلایی مشروع داشته باشد، ج قابلیت نقل و انتقال داشته باشد، د ملک موصی باشد.


 


۴  وصی:


وصی در لغت به معنای سرپرست شرعی و عامل به وصیّت است. اما اگر بخواهیم قدری گسترده تر و واضح تر تعریف کنیم می گوییم: «موصی به کسی گفته می شود که از جانب دیگری مامور به ایصال یا وصول حق ، یا مامور به نگهداری مولی علیه موصی(صغیر یا مجنون) و ترکه میت و ادای دیون و انجام دادن تبرعات موصی و تقسیم ترکه بوده باشد .


و در وصی اهلیت (بلوغ، عقل، رشد و اسلام)عدالت و امین بودن شرط شده است.


 


نکته سوم


ما در عبارت شهید اول در تعریف وصیت می خوانیم تملیک عین او منفعت ! در واقع آوردن کلمه عین و منفعت به دو متعلق وصیّت اشاره دارد


عین و منفعت چیه و باید چه شرایطی داشته باشه تا متعلق وصیت قرار بگیره


تعریف عین ؛ مالی که وجود خارجی داشته باشد و با حس لامسه قابل ادراک باشد. مانند آپارتمان ، اتومبیل


و در مفهوم عین، عینی که بالفعل موجود است، مانند درخت و نیز عینی که بالقوه موجود است، مانند ثمره ای که در آینده به دست خواهد آمد، داخل هستند.


تعریف منفعت ؛ نفع بردن و بهره برداری از عین را منفعت گویند. ماننده بهره برداری از منافع آپارتمان


 مفهوم منفعت نیز شامل منفعت مؤبد ( مثل وصیت به سکونت در خانه تا پایان عمر موصی له  ) ، موقت( مانندچندسال یا چند روز)  و مطلق ( بدون اینکه به مدت یا چیز خاصی قید شود )می شود.


 


نکته چهارم


قید بعد الوفاه به چه چیزی اشاره داره!؟


با قید بعد از فوت 2 چیز از این تعریف وصیت خارج میشه ،


اول ؛ هبه و سایر تصرفات منجز شخص در زمان حیاتش نسبت به عین و منفعت از مفهوم وصیّت خارج می گردد؛


دوم ؛ همچنین وکالت؛ زیرا وکالت مسلط کردن دیگری بر تصرف در زمان حیات است.


و همچنین کلمه تملیک که در اینجا جنس مجازیه ! یعنی سایر تصرفات موجب تملیک مانند بیع و وقف و هبه را شامل می شود.مثل لفظ حیوان که هم انسان و هم غیر انسان رو شامل میشه ولی وقتی فصلی برای این جنس بیان کنیم مثل لفظ ناطق برای حیوان می بینیم دایره مصادیقش جمع تر میشه ! در اینجا هم همین در جریانه ! تملیک بعد الوفاه


 


نکته پنجم


با تسلیط على تصرف دو چیز داخل میشه


اول ؛ وصایت بر اموال ؛ مثل پرداخت دیون موصی و انجام کار خیر


دوم ؛ وصایت بر اشخاص ؛ ولایت و سرپرستی نسبت به کسانی که مانند کودکان و اشخاص مجنون که خود موصی در زمان حیات نسبت به انان حق ولایت داشته.


 دانلود پی دی اف این متن ... دانلود+


پایان جلسه اول


کانال تلگرامی تدریس متون فقه   @Avala2(محمدصالحی)


 


استفاده از محتوای کانال و جزوات رایگان می باشد


 حتی بدون ذکر منبع مجاز به استفاده  می باشد اما خواهشا سوء استفاده نشود.